جدول جو
جدول جو

معنی عرش وران - جستجوی لغت در جدول جو

عرش وران
(عَ وَ)
کنایه از انبیاء و اولیاء و اهل اﷲ و اهل دل باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). عرش روان. رجوع به عرش روان شود
لغت نامه دهخدا
عرش وران
تخت نشینان پیامبران
تصویری از عرش وران
تصویر عرش وران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ رَ)
بر عرش روندگان. کنایه از انبیاء و اولیاء است. (انجمن آرا). کنایه از انبیاء و اولیاء و اهل اﷲ و اهل دل باشد. (برهان) (آنندراج). عرش وران:
سدره نشینان سوی او پر زنند
عرش روان نیز همین در زنند.
نظامی.
عرش روانی که ز تن رسته اند
شهپر جبریل بدل بسته اند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ حَ سَ)
دهی است از دهستان کوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس ناحیه ای دشتی است. هوای آن معتدل است. 150 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه پنج ارخ تأمین میشود. محصولاتش برنج و غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشی و نمدمالی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بَ گَ دَ دَ / دِ)
عیش کننده. خوش گذران:
هر مه که به یک وطن مه و خور
با هم چو دو عیش ران ببینم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
جایگاهی ویژه در کنار رودخانه یا مکانی محصور در منزل جهت
فرهنگ گویش مازندرانی